کج
43
39
{\/کج}((?!{کج)[\s\S])*{\/کج}
{کج((?!{\/کج)[\s\S])*{کج
۱. شدرسناهای فهرستنگاران
الف) در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مجموعهای وجود دارد شامل چند رساله از علامه حلی و فرزندش فخرالمحققین به شماره ۱۴۷۴۵ (فهرست دانشگاه، ج۸، ص ۱۲۴-۱۲۷) رسالۀ ششم این مجموعه شامل تعدادی سؤال و جواب فقهی است که از فخرالمحققین پرسیده شده و او پاسخ داده است. مرحوم دانشپژوه به درستی این رساله را «مسائل بعض الأجلة عن فخر المحققین» نامیده است. تصویر همین مجموعه در مرکز احیاء میراث اسلامی در قم وجود دارد که به شماره ۲۰۹ در این مرکز نگهداری می-شود.
متأسفانه فهرستنگاران جلد اوّل فهرست عکسی مرکز احیاء (ص ۲۳۴) رسالۀ مذکور را بدون دلیل از علامه حلی دانستهاند؟!
این مسائل بیشک از فخرالمحققین (فرزند علامه) است نه خودِ علامۀ حلّی. به دلیل ابتدای رساله که به این صورت است:
متأسفانه فهرستنگاران جلد اوّل فهرست عکسی مرکز احیاء (ص ۲۳۴) رسالۀ مذکور را بدون دلیل از علامه حلی دانستهاند؟!
این مسائل بیشک از فخرالمحققین (فرزند علامه) است نه خودِ علامۀ حلّی. به دلیل ابتدای رساله که به این صورت است:
هذه المسائل المبارکة الشریفة سألت عنها... من الشیخ فخر الملّة والدین في شهر ربیع الأول سنة ست وخمسین وسبعمائة.
میدانیم که وفات علامه حلی در سال ۷۲۶ است و ۷۵۶ سی سال پس از وفات اوست. پس به قرائن مقدمه رساله و سال مذکور (۷۵۶) این رساله از فخرالمحققین است و نمیتواند از علامه حلّی باشد.
همین اشتباه فهرستنگاران، مرکز احیاء باعث شده که در فهرستوارۀ دستنوشتههای ایران (دنا) این رساله، دو رساله پنداشته شود. یک بار اصل آن با عنوان «مسائل بعض الأجلّة عن فخر المحققین» به فخر المحققین نسبت داده شود (فهرست دنا، ج۹، ص ۴۷۸) و بار دیگر تصویر همین نسخه با عنوان «أجوبة مسائل فقهیة» به علامه حلی نسبت داده شود!
ب) علامه حلی رسالهای دارد در چگونگی جمع بین کلام امیرالمؤمنین علیه السلام «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» و بین آیهای که به پیامبر دستور داده شده که برای زیادتی علم دعا کند: ﴿ربّ زدني علماً﴾ و همچنین چگونگی جمع بین آیه ﴿وقفوهم أنّهم مسؤولو﴾ و آیۀ ﴿فوربّك لنسألنّهم أجمعین کما کانوا یعملون﴾ از یک سو و آیۀ ﴿لا یسأل عن ذنبه إنس ولا جان﴾ از سوی دیگر.
این دو مسأله در محضر سلطان محمد خدابنده مطرح شده و خواجه رشید الدین فضل الله به چند وجه به آن پاسخ داده است. علامه حلی که در آن مجلس حضور داشته سخن او را در این رساله تقریر کرده است.
از این رساله حدود ده نسخه خطی به جا مانده است و نخستین بار مرحوم شیخ عزیز الله عطاردی بر اساس دو نسخه در سال ۱۳۵۲ش در گاهنامه «فرهنگ ایران زمین» (دفتر ۱۹، ص ۱۰۶-۱۱۷) با عنوان «تقریرات خواجه رشید الدین فضل الله به تحریر علامه حلی» این رساله را چاپ کرده است. بار دوم به تصحیح محمد جواد محمودی در سال ۱۳۸۵ ش، در مجموعه تراث الشیعة القرآني (دفتر دوم، کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآن) با عنوان «الجمع بین کلام النبيّ والوصيّ وبین آیتین» منتشر شد.
بار سوم آقای عباسعلی علیزاده این رساله را در دفتر ششم گاهنامه آفاق نور (مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام، قم، ۱۳۸۶) با عنوان: «جمع بین یک آیه و یک حدیث» چاپ کرد.
همچنین رساله دیگری در همین موضوع میشناسیم که در اردوی ایلخانی از خواجه رشید الدین از وجه جمع بین این دو آیه سؤال شده است:
۱. ﴿ولو علم الله فیهم خبراً لأسمعهم﴾
۲. ﴿ولو أسمعهم لتولّوا وهم معرضون﴾
که خواجه با سه وجه این اشکال را پاسخ میگوید و علامه حلی در این رساله این پرسش و پاسخ را تقریر میکند.
از این رساله تنها یک نسخه میشناسیم، آن هم در کتابخانه مسجد گوهرشاد (فهرست گوهرشاد، ج ۳، ص ۱۲۷۲).
شایان ذکر است که در فهرست «دنا» این دو رساله را دو عنوان از آثار علامه حلی برشمردهاند، امّا در فهرست «فنخا» هر دو رساله یکی پنداشته شده و نسخۀ رساله دوم که در فهرست گوهرشاد به عنوان «الجمع بین الآیتین» نامیده شده، در شمار نسخههای رسالۀ اول آمده است!! در حالی که این دو رساله با هم متفاوتاند و اگر اندک توجهی به فهرست گوهرشاد میشد، این سهو صورت نمیگرفت.
همچنین در فهرست «دنا» رسالهای با عنوان «جواب مسألتین» به علامه حلی نسبت داده شده که همان رسالۀ اوّل یعنی الجمع بین کلام النبي و... است و رسالۀ جداگانهای نیست. از این رساله دو نسخه معرفی شده:
۱. مرعشی، ش ۲۱/۱۰۷۹۹ که نسخه مشاهده شد و نسخه دیگر در کتابخانه مرکزی دانشگاه به شماره ۳/۱۷۹۵ وجود دارد که آن هم همان رساله اول است و رسالۀ جدیدی نیست. عجیب است که مشخصات هر دو نسخه از فهرست «فنخا» حذف شده است!!
۲. تکنگاری دیگری دربارۀ محقق حلّی
مقالۀ بلندی از حضرت آقای شیخ محمد مهدی آصفی در احوال و آثار محقق حلی منتشر شده است. آقای رضا استادی در وصف این مقاله آن را بسیار سودمند به ویژه توضیحاتی که دربارۀ انتقال حوزه علمیه بعد از انقراض عباسیان از بغداد به حلّه و معرفی حوزه حله دادهاند، بسیار ارزنده دانسته است.1
این مقاله ابتدا در مقدمۀ «النهایة و نکتها» (دفتر نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۲) چاپ شد. همچنین در مقدمه جلد سوم ریاض المسائل (همان ناشر، ۱۴۱۲) بازچاپ شد. در ۱۳۸۸ ش نیز با عنوان «المحقق الحلي» به صورت کتاب در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم، چاپ شد. در نجف نیز با ویرایش تازه با عنوان «سقوط بغداد» (چاپ مجمع اهل البیت، ۱۴۳۳) مستقلاً منتشر شده است.
تازهترین چاپ آن در ضمن کتاب «تاریخ الفقه والأصول في مذهب أهل البیت أدواراً وأطواراً (بوستان کتاب، قم ۱۳۳۹ ش) به کوشش یکی از فضلا منتشر شده است.
چنان که گفته شد این کتاب در نوع و موضوع خود، بسیار ارزنده و سودمند است، اما چند اشکال کتابشناسی و تاریخی به تبع منابع پیشین در آن راه یافته که در ادامه یادآور میشود.
ص ۲۳، محمد بن عبدالله بن زهرة الحسینی
یک بار از کتاب تذکرة المتبحّرین شیخ حر عاملی و بار دیگر از أمل الآمل شیخ حر عاملی شرح حال ابن زهره را نقل کرده که البته هر دو مطلب منقول یکسان است.
اشکال: تذکرة المتبحرین همان أمل الآمل است و هر دونام یک کتاب است. متأسفانه مصحح کتاب هم ظاهراً متوجه این نکته نشده و چون کتابی به نام تذکرة المتبحرین نیافته، مطلب منقول را به «معجم رجال الحدیث» آیة الله خوئی ارجاع داده است.
ص ۲۶۱: الشیخ فخرالدین محمد بن الحسن الحلی
۱. در ضمن شاگردان و راویان محقق حلی، فخرالمحققین – فرزند علامه حلی را درج کرده است و به شرح حال او پرداخته است.
اشکال: فخر المحققین، محقق حلی را درک نکرده تا بتواند نزد او شاگردی یا از او روایت کند؛ چرا که وفات محقق حلی در ۶۷۶ است و ولادت فخر المحققین در ۶۸۲؛ یعنی شش سال پس از وفات محقق حلی به دنیا آمده است. البته منشأ اشتباه، کلام صاحب روضات و أعیان الشیعة است که گفتهاند: از اجازهای که علی بن عبدالحمید نیلی شاگرد فخر المحققین برای ابن فهد حلی نوشته است، استفاده میشود که فخر المحققین از محقق حلی هم روایت میکند.2
حضرت آقای استادی نیز از این اثر چند ایراد گرفتهاند که در این چاپ اخیر، هم رعایت نشده است و این شاید ناشی از آن است که در تصحیح و تألیف و چاپ آثارمان، به تحقیقات و آثار دیگران توجهی نداریم و تقریباً همه ما مانند جزایر پراکنده هر کدام در گوشهای کاری انجام میدهیم.
اشکالات مذکور چنین است:
گفته شده: «المسائل العزیة ده مسأله است» در حالی که نه مسأله است.
گفته شده: «المسلك شامل سه مطلب است» با اینکه این کتاب شامل چهار نظر است.
گفته شده: المسائل البغدادیة دارای ۷۲ مسأله است» با اینکه ۴۲ مسأله است.
گفته شده: «محقق حلی دو کتاب در اصول فقه دارد: معارج الأصول و نهج الوصول» در حالی که هر دو نام یک کتاب است.
در معرّفی جدّ محقق حلی گفته شده: «صاحب جامع الشرایع» در حالی که جامع الشرایع تألیف پسر عموی محقق است، نه جدّ او.3
احوال و آثار محقق حلی، ص ۳۴۰.
این مقاله ابتدا در مقدمۀ «النهایة و نکتها» (دفتر نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۲) چاپ شد. همچنین در مقدمه جلد سوم ریاض المسائل (همان ناشر، ۱۴۱۲) بازچاپ شد. در ۱۳۸۸ ش نیز با عنوان «المحقق الحلي» به صورت کتاب در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم، چاپ شد. در نجف نیز با ویرایش تازه با عنوان «سقوط بغداد» (چاپ مجمع اهل البیت، ۱۴۳۳) مستقلاً منتشر شده است.
تازهترین چاپ آن در ضمن کتاب «تاریخ الفقه والأصول في مذهب أهل البیت أدواراً وأطواراً (بوستان کتاب، قم ۱۳۳۹ ش) به کوشش یکی از فضلا منتشر شده است.
چنان که گفته شد این کتاب در نوع و موضوع خود، بسیار ارزنده و سودمند است، اما چند اشکال کتابشناسی و تاریخی به تبع منابع پیشین در آن راه یافته که در ادامه یادآور میشود.
ص ۲۳، محمد بن عبدالله بن زهرة الحسینی
یک بار از کتاب تذکرة المتبحّرین شیخ حر عاملی و بار دیگر از أمل الآمل شیخ حر عاملی شرح حال ابن زهره را نقل کرده که البته هر دو مطلب منقول یکسان است.
اشکال: تذکرة المتبحرین همان أمل الآمل است و هر دونام یک کتاب است. متأسفانه مصحح کتاب هم ظاهراً متوجه این نکته نشده و چون کتابی به نام تذکرة المتبحرین نیافته، مطلب منقول را به «معجم رجال الحدیث» آیة الله خوئی ارجاع داده است.
ص ۲۶۱: الشیخ فخرالدین محمد بن الحسن الحلی
۱. در ضمن شاگردان و راویان محقق حلی، فخرالمحققین – فرزند علامه حلی را درج کرده است و به شرح حال او پرداخته است.
اشکال: فخر المحققین، محقق حلی را درک نکرده تا بتواند نزد او شاگردی یا از او روایت کند؛ چرا که وفات محقق حلی در ۶۷۶ است و ولادت فخر المحققین در ۶۸۲؛ یعنی شش سال پس از وفات محقق حلی به دنیا آمده است. البته منشأ اشتباه، کلام صاحب روضات و أعیان الشیعة است که گفتهاند: از اجازهای که علی بن عبدالحمید نیلی شاگرد فخر المحققین برای ابن فهد حلی نوشته است، استفاده میشود که فخر المحققین از محقق حلی هم روایت میکند.2
رک: احوال و آثار محقق حلی، تألیف رضا استادی، ص ۱۱۸-۱۲۰.
حضرت آقای استادی نیز از این اثر چند ایراد گرفتهاند که در این چاپ اخیر، هم رعایت نشده است و این شاید ناشی از آن است که در تصحیح و تألیف و چاپ آثارمان، به تحقیقات و آثار دیگران توجهی نداریم و تقریباً همه ما مانند جزایر پراکنده هر کدام در گوشهای کاری انجام میدهیم.
اشکالات مذکور چنین است:
گفته شده: «المسائل العزیة ده مسأله است» در حالی که نه مسأله است.
گفته شده: «المسلك شامل سه مطلب است» با اینکه این کتاب شامل چهار نظر است.
گفته شده: المسائل البغدادیة دارای ۷۲ مسأله است» با اینکه ۴۲ مسأله است.
گفته شده: «محقق حلی دو کتاب در اصول فقه دارد: معارج الأصول و نهج الوصول» در حالی که هر دو نام یک کتاب است.
در معرّفی جدّ محقق حلی گفته شده: «صاحب جامع الشرایع» در حالی که جامع الشرایع تألیف پسر عموی محقق است، نه جدّ او.3
احوال و آثار محقق حلی، ص ۳۴۰.
- احوال و آثار محقق حلی، ص ۳۴۰.
- رک: احوال و آثار محقق حلی، تألیف رضا استادی، ص ۱۱۸-۱۲۰.
- احوال و آثار محقق حلی، ص ۳۴۰.
دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۵:۴۷